خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تماس تلفنی
[اسم]
phone call
/foʊn kɔl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تماس تلفنی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تماس تلفنی
1.I got a phone call from her today.
1. امروز یک تماس تلفنی از او داشتم.
2.I received several phone calls today.
2. امروز چندین تماس تلفنی دریافت کردم.
3.Who answers your phone calls?
3. چه کسی تماس های تلفنی شما را پاسخ می دهد؟
تصاویر
کلمات نزدیک
phone box
phone booth
phone book
phone bill
phone back
phone card
phone number
phone-in
phonecard
phoneme
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان