خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جیب بر
[اسم]
pickpocket
/ˈpɪkpɑːkɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جیب بر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جیببر
1.Watch out for pickpockets, especially at the train station.
1. مراقب جیب بر ها باشید، مخصوصا در ایستگاه قطار.
تصاویر
کلمات نزدیک
pickled garlic
pickled
pickle
pickings
picketing
pickup
pickup truck
picky
picnic
picnicker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان