خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عیاش
[اسم]
playboy
/plˈeɪbɔɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عیاش
جوان دخترباز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عیاش
تصاویر
کلمات نزدیک
playbill
play-doh
play volleyball
play up
play the race card
player
playful
playground
playgroup
playhouse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان