[اسم]

playgroup

/ˈpleɪɡruːp/
قابل شمارش

1 مهد کودک

مترادف و متضاد playschool
  • 1.Jack goes to playgroup three mornings a week.
    1. "جک" سه روز در هفته به مهد کودک می رود.
  • 2.She goes shopping while her little girl’s at playgroup.
    2. او وقتی دختر کوچکش در مهد کودک است به خرید می رود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان