Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . سقوط کردن
[فعل]
to plummet
/ˈplʌmɪt/
فعل ناگذر
[گذشته: plummeted]
[گذشته: plummeted]
[گذشته کامل: plummeted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
سقوط کردن
کاهش یافتن
مترادف و متضاد
crash
fall
plunge
1.Share prices plummeted to an all-time low.
1. ارزش سهام به پایینترین حد ممکن خود سقوط کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
plume
plumbing
plumber
plumb line
plumb bob
plump
plunder
plunderer
plundering
plunge
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان