خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فربه
[صفت]
plump
/plʌmp/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: plumper]
[حالت عالی: plumpest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فربه
گوشتالو، تپل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چاق و چله
گوشتالو
گامبو
1.He met a short, plump woman.
1. او یک زن کوتاهقد و فربه را دید.
2.She had a plump face.
2. او چهرهای گوشتالو داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
plummet
plume
plumbing
plumber
plumb line
plunder
plunderer
plundering
plunge
plunger
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان