خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لایه (چوب و ...)
2 . رفتوآمد کردن
3 . مدام فراهم کردن
[اسم]
ply
/plˈaɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لایه (چوب و ...)
لا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لا
[فعل]
to ply
/plˈaɪ/
فعل ناگذر
[گذشته: plied]
[گذشته: plied]
[گذشته کامل: plied]
صرف فعل
2
رفتوآمد کردن
تردد کردن (در یک مسیر)
formal
1.The train plies twice a day between Paris and Madrid.
1. قطار دو بار در روز بین پاریس و مادرید رفتوآمد میکند.
3
مدام فراهم کردن
مدام برای کسی غذا و نوشیدنی آوردن
1.She plied me with tea and scones.
1. او مدام برای من چای و (نان) اسکون میآورد.
تصاویر
کلمات نزدیک
pluvial
plutonium
plutocracy
pluto
plush
plymouth
plywood
pm
pms
pmt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان