خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درآمد (حاصل از فروش چیزی)
[اسم]
proceeds
/ˈproʊsiːdz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
درآمد (حاصل از فروش چیزی)
پول فروش چیزی
1.She sold her car and bought a piano with the proceeds.
1. او ماشینش را فروخت و با پول فروشش پیانو خرید.
تصاویر
کلمات نزدیک
proceedings
proceeding
proceed against
proceed
procedure
process
processed
processed food
processing
procession
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان