خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به دست آوردن
[فعل]
to procure
/proʊˈkjʊr/
فعل گذرا
[گذشته: procured]
[گذشته: procured]
[گذشته کامل: procured]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به دست آوردن
تدارک کردن، فراهم کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تامین کردن
تهیه کردن
فراهم کردن
مترادف و متضاد
acquire
obtain
1.to procure sufficient evidence
1. به دست آوردن مدارک کافی
2.vegetables and fruit were not easy to procure.
2. فراهم کردن سبزیجات و میوه آسان نبود.
تصاویر
کلمات نزدیک
proctor
procrustean
procreation
procreate
procrastinator
procurement
procurer
prod
prodigal
prodigious
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان