1 . قول دادن 2 . خبر از چیزی دادن 3 . قول
[فعل]

to promise

/ˈprɑm.əs/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: promise] [گذشته: promise] [گذشته کامل: promise]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قول دادن

مترادف و متضاد give one's word pledge swear
to promise something
چیزی قول دادن
  • I'll see what I can do but I can't promise anything.
    ببینم چکار می‌توانم بکنم، اما نمی‌توانم چیزی قول بدهم.
to promise to do something
قول انجام کاری را دادن
  • 1. He promised faithfully to call me every week.
    1. او وفادارانه قول داد که هر هفته با من تماس بگیرد.
  • 2. She promised to write to me every week.
    2. او قول داد که هر هفته برایم نامه بنویسد.
to promise (somebody) that…
قول دادن (به کسی) که...
  • You promised me (that) you’d be home early tonight.
    تو به من قول دادی (که) امشب زود خانه می‌آیی.
to promise something (to) somebody
قول چیزی را به کسی دادن
  • He promised the money to his grandchildren.
    او قول پول را به نوه‌هایش داد.
to promise (somebody) + speech
(به کسی) قول دادن + نقل قول
  • ‘I'll be back soon,’ she promised.
    او قول داد: «من زود برمی‌گردم.»

2 خبر از چیزی دادن نوید چیزی را دادن

مترادف و متضاد give an indication of indicate
to promise something
خبر از چیزی دادن
  • There were dark clouds overhead promising rain.
    بالای سر ابرهای سیاه بودند که خبر از باران می‌دادند.
to promise to be something
نوید چیزی را دادن
  • The picnic promises to be a lot of fun.
    پیک‌نیک اوقات خوش فراوانی را نوید می‌دهد.
[اسم]

promise

/ˈprɑm.əs/
قابل شمارش

3 قول

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیمان وعده نوید عهد قسم قول
مترادف و متضاد pledge vow word word of honour
to make/keep/break a promise
قول دادن/نگه داشتن/شکستن [زیر قول زدن]
  • I'm not sure I can do it so I won't make any promises.
    مطمئن نیستم که بتوانم انجامش دهم، پس هیچ قولی نمی‌دهم.
promise to do something
قول به انجام کاری
  • She kept her promise to visit her aunt regularly.
    او سر قولش به بازدید مرتب از عمه‌اش ماند.
promise of something
قول چیزی
  • The government failed to keep its promise of lower taxes.
    دولت نتوانست قول مالیات‌های کمترش را نگه دارد.
promise that…
قول اینکه...
  • Do you promise that you won't tell anyone about this?
    قول می‌دهی که به هیچکس در این باره چیزی نگویی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان