خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تامینکننده
[اسم]
provider
/prəˈvaɪdər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تامینکننده
فراهم آورنده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نانآور
1.an Internet service provider
1. یک تامینکننده خدمات اینترنتی
2.Until her illness she was the main provider in the family.
2. تا (قبل از) بیماریاش او تامینکننده [نانآور] اصلی خانواده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
providential
provident
providence
provided
provide for
province
provinces
provincial
provincialism
provision
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان