خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تند
[صفت]
pungent
/ˈpʌndʒənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more pungent]
[حالت عالی: most pungent]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تند
تیز، تندوتیز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تند
زننده
مترادف و متضاد
biting
caustic
sharp
mild
1.The marinade is more pungent than soy sauce.
1. چاشنی گوشت تندتر از سس سویا است.
pungent criticism
انتقادی تندوتیز
the pungent smell of burning rubber
بوی تند ناشی از سوختن لاستیک
تصاویر
کلمات نزدیک
pundit
puncture
punctuation mark
punctuation
punctuate
pungent smell
punish
punishable
punishing
punishment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان