خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خرخر کردن (گربه)
2 . خرخر کردن (اتومبیل یا دستگاه)
[فعل]
to purr
/pɜːr/
فعل ناگذر
[گذشته: purred]
[گذشته: purred]
[گذشته کامل: purred]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
خرخر کردن (گربه)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خرخر کردن
1.The cat was purring contentedly on my lap.
1. گربه با رضایت روی پای من خرخر میکرد.
2
خرخر کردن (اتومبیل یا دستگاه)
قان قان کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
purpureus
purpurate
purpura hemorrhagica
purpura
purposive
purse
purse hook
purse seine
purse string
purse strings
کلمات نزدیک
purposely
purposeless
purposefully
purposeful
purpose-built
purse
purser
pursue
pursuer
pursuit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان