Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جستجو
2 . سرگرمی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
pursuit
/pərˈsuːt/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جستجو
طلب، دنبال
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیگرد
تعاقب
تعقیب
جستجو
1.She traveled the world in pursuit of her dreams.
1. او در طلب رسیدن به آرزوهایش [در جستجوی رویاهایش] به دور دنیا سفر کرد.
the pursuit of happiness
جستجوی خوشبختی
2
سرگرمی
مترادف و متضاد
hobby
pastime
artistic pursuits
سرگرمیهای هنری
تصاویر
کلمات نزدیک
pursuer
pursue
purser
purse
purr
purée
pus
push
push around
push back
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان