خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کیف (زنانه)
2 . مبلغ جایزه (بهویژه مسابقه بوکس)
[اسم]
purse
/pɜrs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کیف (زنانه)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کیف زنانه
کیف پول
کیف
مترادف و متضاد
handbag
1.Her shoes and purse always match.
1. کفش و کیف او همیشه با هم ست هستند.
2
مبلغ جایزه (بهویژه مسابقه بوکس)
مترادف و متضاد
prize
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
purposely
purposefully
purposeful
purport
purplish blue
purslane
pursue
pursuit
purvey
push
کلمات نزدیک
purr
purposely
purposeless
purposefully
purposeful
purser
pursue
pursuer
pursuit
purée
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان