خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فکر های خود را روی هم ریختن
[عبارت]
put our heads together
/pʊt ˈaʊər hɛdz təˈgɛðər/
1
فکر های خود را روی هم ریختن
هم فکری کردن
مترادف و متضاد
consult
1.I'm sure we can solve the problem if we all put our heads together.
1. من مطمئنم اگر فکر های مان را روی هم بریزیم می توانیم این مشکل را حل کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
put others first
put one's mind to it
put one's foot in one's mouth
put one's foot in it
put one's foot down
put out
put out fire
put pressure on
put right
put some air in the rear tires.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان