Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . بتونه
[اسم]
putty
/pˈʌɾi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بتونه
درزبند
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بتونه
ذامسقه
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
putting surface
putting iron
putting green
putting
putterer
putty knife
putz
puzzle
puzzle box
puzzle out
کلمات نزدیک
putting green
putter
puttee
putt
putrid
putty knife
putz
puzzle
puzzle over
puzzled
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان