خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ستیزهجو
[صفت]
quarrelsome
/kwˈɔːɹəlsˌʌm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more quarrelsome]
[حالت عالی: most quarrelsome]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ستیزهجو
پرخاشگر، پرخاشجو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پتیاره
پرخاشجو
ستیزهجو
ستیهنده
مترادف و متضاد
argumentative
1.When he drinks too much he becomes moody and quarrelsome.
1. وقتی زیاده از حد مینوشد، بدخلق و پرخاشگر میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
quarrel
quark
quarantine
quantum physics
quantum leap
quarry
quart
quarter
quarter horse
quarter note
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان