خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرو نشاندن
[فعل]
to quell
/kwel/
فعل گذرا
[گذشته: quelled]
[گذشته: quelled]
[گذشته کامل: quelled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
فرو نشاندن
سرکوب کردن، تسکین دادن
مترادف و متضاد
calm
end
1.Extra police were called in to quell the disturbances.
1. نیروی مضاعف پلیس برای سرکوب کردن شورش ها درخواست شد.
2.to quell your fears
2. سرکوب کردن ترس های خود
تصاویر
کلمات نزدیک
queer
queen’s counsel
queensberry rules
queen-size
queen
quench
querulous
query
query language
quest
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان