خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اذیت کردن
[فعل]
to rag on
/ræg ɑn/
فعل گذرا
[گذشته: ragged on]
[گذشته: ragged on]
[گذشته کامل: ragged on]
صرف فعل
1
اذیت کردن
دست انداختن، انتقاد کردن
informal
1.Stop ragging on him!
1. اینقدر او را اذیت نکن!
تصاویر
کلمات نزدیک
rag
rafting
rafter
raft
raffle
raga
rage
ragged
raging
ragout
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان