خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منطقی
2 . ارزان
3 . قابلقبول
[صفت]
reasonable
/ˈrizənəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more reasonable]
[حالت عالی: most reasonable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
منطقی
معقول، شدنی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
معقول
عقلانی
عقلایی
مترادف و متضاد
appropriate
practicable
sensible
excessive
obsessional
unreasonable
1.Be reasonable please.
1. لطفاً منطقی باش.
2.It's a reasonable salary for that job.
2. این حقوقی معقول برای آن کار است.
2
ارزان
نه خیلی گران
مترادف و متضاد
inexpensive
low-cost
low-priced
moderate
expensive
1.Tomatoes are very reasonable at this time of year.
1. گوجه در این وقت از سال بسیار ارزان است.
reasonable prices
قیمتهای ارزان
3
قابلقبول
مترادف و متضاد
acceptable
fairly good
satisfactory
bad
unreasonable
1.The service at the hotel is reasonable but don't expect 5-star treatment.
1. خدمات هتل قابلقبول است، اما انتظار خدمات [رفتار] هتل 5 ستاره را نداشته باش.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
reason
rearview mirror
rear end
rear
reap
reasonably
rebellious
rebound
rebuke
recall
کلمات نزدیک
reason
rearrange
rearm
rear-wheel drive
rear-view mirror
reasonably
reasoned
reasoning
reassert
reassess
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان