خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوباره ارزیابی کردن
[فعل]
to reassess
/ˌriːəˈses/
فعل گذرا
[گذشته: reassessed]
[گذشته: reassessed]
[گذشته کامل: reassessed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دوباره ارزیابی کردن
ارزشیابی دوباره کردن
مترادف و متضاد
reappraise
1.After reassessing the situation, she decided to do nothing.
1. بعد از ارزیابی دوباره موقعیت، او تصمیم گرفت هیچ کاری انجام ندهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
reassert
reasoning
reasoned
reasonably
reasonable
reassurance
reassure
reassuring
reawaken
rebate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان