خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازسازی کردن
[فعل]
to recreate
/ˌriːkriˈeɪt/
فعل گذرا
[گذشته: recreated]
[گذشته: recreated]
[گذشته کامل: recreated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بازسازی کردن
بازآفرینی کردن
1.They plan to recreate a typical English village in Japan.
1. آنها قصد دارند یک روستای مرسوم انگلیسی را در ژاپن بازسازی کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
recovery vehicle
recovery
recoverable
recover a file
recover
recreation
recreation ground
recreation room
recreational
recreational vehicle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان