[صفت]

recoverable

/rɪˈkʌvərəbl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قابل بازیابی بازیافتنی

  • 1.Travel expenses will be recoverable from the company.
    1. هزینه‌های سفر توسط شرکت قابل بازیابی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان