خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . امدادرسان
[اسم]
relief worker
/ɹɪlˈiːf wˈɜːkɚ/
قابل شمارش
1
امدادرسان
امدادگر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
امدادرسان
امدادگر
مترادف و متضاد
rescuer
تصاویر
کلمات نزدیک
relief valve
relief road
relief map
relief
relic
relieve
relieve the pain
relieved
religion
religiosity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان