خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازراهاندازی کردن
[عبارت]
restart the computer
/riˈstɑrt ðə kəmˈpjutər/
1
بازراهاندازی کردن
مجددا شروع کردن، ریستارت کردن
مترادف و متضاد
reboot the computer
تصاویر
کلمات نزدیک
restart
rest with
rest stop
rest on one's shoulders
rest on
restate
restaurant
restaurant car
restaurateur
rested
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان