خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رستوراندار
[اسم]
restaurateur
/ɹɪstˌɔːɹɐtˈʊɹ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رستوراندار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رستوراندار
تصاویر
کلمات نزدیک
restaurant car
restaurant
restate
restart the computer
restart
rested
restful
restitution
restive
restless
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان