خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهبودی
2 . تجدید حیات
3 . رواج مجدد
[اسم]
revival
/rɪˈvaɪvəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهبودی
تقویت
2
تجدید حیات
جانبخشی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
احیاء
3
رواج مجدد
احیا، تجدید
1.A revival of old-fashioned values
1. رواج مجدد ارزشهای قدیمی [از مد افتاده]
تصاویر
کلمات نزدیک
revitalize
revisit
revisionism
revision
revise a paper
revive
revoke
revolt
revolting
revolting stench
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان