خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به صورت طنز نقد کردن
[فعل]
to satirize
/ˈsætəraɪz/
فعل گذرا
[گذشته: satirized]
[گذشته: satirized]
[گذشته کامل: satirized]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به صورت طنز نقد کردن
هجو کردن، مسخره کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هجو کردن
1.The cartoon satirizes middle-aged, middle-class liberals.
1. فکاهی های او آزادیخواه های میانسال و طبقه ی متوسط جامعه را به صورت طنز مورد انتقاد قرار داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
satirist
satirical
satire
satin
satiety
satisfaction
satisfactorily
satisfactory
satisfied
satisfy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان