خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ساکسوفون
[اسم]
saxophone
/ˈsæksəˌfoʊn/
قابل شمارش
1
ساکسوفون
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ساکسوفون
1.In my opinion, Louis Armstrong was the best saxophone player of all time.
1. به نظر من، "لوئیس آرم استرانگ" بهترین نوازنده ساکسوفون در تاریخ بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
saxhorn
sax
sawn-off shotgun
sawmill
sawhorse
saxophonist
say
say a mouthful
say prayers
say under one's breath
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان