خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آدم سربههوا
[اسم]
scatterbrain
/ˈskætər breɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آدم سربههوا
آدم بیمسئولیت
disapproving
informal
1.He is such a scatterbrain!
1. او آدم عجیب و سربههوایی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
scatter
scathing criticism
scathing
scary
scart
scatterbrained
scattered
scattered clouds
scattered showers
scattering
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان