1 . عالم
[اسم]

scholar

/ˈskɑlər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عالم دانشمند، اندیشمند

  • 1.a history scholar
    1. یک عالم تاریخدان
  • 2.Dr Miles was a distinguished scholar of Russian history.
    2. دکتر "میلز" یک اندیشمند برجسته در تاریخ روسیه بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان