Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . جوانه (گیاه)
[اسم]
seedling
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جوانه (گیاه)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نشا
تصاویر
کلمات نزدیک
seedless
seeded
seedbed
seed money
seed
seeds of jealousy
seedy
seedy hotel
seeing
seeing eye dog
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان