خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رویت
[اسم]
sighting
/sˈaɪɾɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رویت
مشاهده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رویت
مشاهده
تصاویر
کلمات نزدیک
sighted
sight
sigh of relief
sigh
sift the flour into a bowl.
sightless
sights
sightsee
sightseeing
sightseer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان