خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ربطی به چیزی داشتن
[عبارت]
something to do with
/ˈsʌmθɪŋ tu du wɪð/
1
ربطی به چیزی داشتن
1.I don’t know what he does exactly, but I know it has something to do with computers.
1. من دقیقا نمیدانم او چکاره است، اما میدانم که یک ربطی به کامپیوتر دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
something
somersault
someplace
someone’s got it bad
someone’s face light up
sometime
sometimes
somewhat
somewhat attractive
somewhere
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان