خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وقت سپری کردن
[عبارت]
spend time
/spɛnd taɪm/
1
وقت سپری کردن
وقت گذراندن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گذراندن
1.I don't spend time with my family.
1. من با خانوادهام وقت نمیگذرانم.
تصاویر
کلمات نزدیک
spend money like water
spend money
spend
spencer
spelling
spender
spending
spending money
spendthrift
spent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان