Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . جیغ کشیدن
2 . جیغ
[فعل]
to squeal
/skwiːl/
فعل ناگذر
[گذشته: squealed]
[گذشته: squealed]
[گذشته کامل: squealed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
جیغ کشیدن
1.The children squealed with excitement.
1. بچهها با هیجان جیغ کشیدند.
[اسم]
squeal
/skwiːl/
قابل شمارش
2
جیغ
1.a squeal of delight
1. جیغی از خوشحالی
2.a squeal of pain
2. جیغی از درد
تصاویر
کلمات نزدیک
squeaky clean
squeaky
squeak
squawk
squatter
squeamish
squeegee merchant
squeeze
squeeze in
squelch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان