خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محرک (دارو)
[اسم]
stimulant
/ˈstɪmjələnt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
محرک (دارو)
انگیزنده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
محرک
1.Coffee and tea are mild stimulants.
1. قهوه و چای محرک های ضعیفی هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
stilton
stilted
stilt
stillness
stillborn
stimulate
stimulating
stimulation
stimulus
sting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان