خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میخدار
2 . پر از چیزی
[صفت]
studded
/ˈstʌdɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more studded]
[حالت عالی: most studded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
میخدار
پر از گلمیخ، گلمیخدار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
میخدار
studded leather jackets
کاپشنهای چرم گلمیخدار
2
پر از چیزی
پوشیده از چیزی
1.His collection was studded with art masterpieces.
1. مجموعه او پر از شاهکارهای هنری بود.
2.The sky was clear and studded with stars.
2. آسمان صاف و پوشیده از ستاره بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
stud
stuck-up
stuck
stucco
stubby
student
student loan
student union
student visa
students' union
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان