خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مکمل
2 . آدم یا چیز اضافی
[صفت]
supplementary
/ˌsʌplɪˈmɛntəri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more supplementary]
[حالت عالی: most supplementary]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مکمل
اضافی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تکمیلی
مکمل
1.This program offers supplementary information about the news.
1. این برنامه اطلاعات مکمل درباره اخبار ارائه میدهد.
supplementary vitamins
ویتامینهای مکمل
[اسم]
supplementary
/ˌsʌplɪˈmɛntəri/
قابل شمارش
2
آدم یا چیز اضافی
آدم یا چیز مکمل
تصاویر
کلمات نزدیک
supplemental
supplement
supple
supplant
supper
suppliant
supplicant
supplication
supplier
supplies
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان