Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . التماس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
supplication
/ˌsʌplɪˈkeɪʃn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
التماس
استدعا، تقاضا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
التماس
تضرع
تمنا
لابه
مترادف و متضاد
prayer
1.He listened with patience to their supplications.
1. او با صبوری به تقاضاهایشان گوش داد.
2.She knelt in supplication.
2. او برای التماس کردن زانو زد.
تصاویر
کلمات نزدیک
supplicant
suppliant
supplementary
supplemental
supplement
supplier
supplies
supply
supply and demand
supply chain
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان