خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تعلیق
2 . سوسپانسیون (شیمی)
3 . سیستم تعلیق (خودرو)
[اسم]
suspension
/səˈspenʃn/
قابل شمارش
1
تعلیق
اخراج موقت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تعلیق
انتظار خدمت
suspension from school
2
سوسپانسیون (شیمی)
تعلیق، آویزش
specialized
3
سیستم تعلیق (خودرو)
فنربندی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فنربندی
تصاویر
کلمات نزدیک
suspense
suspenders
suspender belt
suspender
suspended sentence
suspension bridge
suspicion
suspicious
suspiciously
suss
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان