خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تسلیم شدن
[عبارت]
throw in the towel
/θroʊ ɪn ðə ˈtaʊəl/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تسلیم شدن
کنارهگیری کردن
1.Three of the original five candidates have now thrown in the towel.
1. سه تا از پنج نامزد اکنون کنارهگیری کردهاند.
تصاویر
کلمات نزدیک
throw in
throw cold water on something
throw away
throw a monkey wrench into works
throw a housewarming party
throw money at something
throw off
throw on
throw one's guts up
throw oneself at someone's feet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان