خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . با عجله پوشیدن
[فعل]
to throw on
/θroʊ ɑn/
فعل گذرا
[گذشته: threw on]
[گذشته: threw on]
[گذشته کامل: thrown on]
صرف فعل
1
با عجله پوشیدن
1.She threw on her coat and ran out of the house.
1. او با عجله پالتویش را پوشید و از خانه بیرون دوید.
تصاویر
کلمات نزدیک
throw off
throw money at something
throw in the towel
throw in
throw cold water on something
throw one's guts up
throw oneself at someone's feet
throw oneself into something
throw out
throw someone in the slammer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان