خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خود را به دست و پای کسی انداختن
[جمله]
throw oneself at someone's feet
/θroʊ ˌwʌnˈsɛlf æt ˈsʌmˌwʌnz fit/
1
خود را به دست و پای کسی انداختن
کامل تسلیم کسی شدن
informal
1.Do I have to throw myself at your feet in order to convince you that I'm sorry?
1. آیا من باید خودم را به دست و پایت بیندازم که باور کنی متاسفم؟
تصاویر
کلمات نزدیک
throw one's guts up
throw on
throw off
throw money at something
throw in the towel
throw oneself into something
throw out
throw someone in the slammer
throw someone to the wolves
throw up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان