خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برهنه
[صفت]
undressed
/ʌnˈdrest/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more undressed]
[حالت عالی: most undressed]
1
برهنه
مترادف و متضاد
dressed
1.I got undressed and went to bed.
1. برهنه شدم و به رختخواب رفتم.
تصاویر
کلمات نزدیک
undress
undoubtedly
undoubted
undone
undoing
undue
undulate
undulating
undulation
unduly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان