خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نطق
2 . بیان
[اسم]
utterance
/ˈʌtərəns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نطق
بیانیه (شفاهی)، سخن، حرف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تقریر
عرض
formal
1.Politicians are judged by their public utterances.
1. سیاستمداران بر اساس نطقهای عمومیشان قضاوت میشوند.
2
بیان
گفتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ابراز
تصاویر
کلمات نزدیک
utter
utopian
utopia
utmost
utilize
utterly
uv
uvula
uvular
uzbek
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان