[فعل]

to utilize

/ˈjutəˌlaɪz/
فعل گذرا
[گذشته: utilized] [گذشته: utilized] [گذشته کامل: utilized]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 استفاده کردن

formal
مترادف و متضاد employ make use of use
  • 1.Does your mother utilize leftovers in her cooking?
    1. آیا مادر شما از ته مانده‌های غذا در آشپزی استفاده می‌کند؟
  • 2.No one seems willing to utilize this vacant house.
    2. به نظر می‌رسد هیچ کس خواهان استفاده از آن خانه خالی نیست.
  • 3.The gardener was eager to utilize different flowers and blend them in order to beautify the borders.
    3. باغبان مشتاق بود از گل‌های مختلف استفاده کند و آنها را در هم آمیزد تا کناره‌ها(ی باغ) را زیبا کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان