خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گوناگون
[صفت]
various
/ˈver.iː.əs/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گوناگون
مختلف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جورواجور
مختلف
متنوع
گونهگون
گوناگون
مترادف و متضاد
different
diverse
numerous
varied
1.I left London for various reasons.
1. لندن را به دلایل گوناگون ترک کردم.
2.They have offices in various parts of the country.
2. آنها در بخشهای مختلف کشور دفتر دارند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
variety meat
varied
vaquita
vapour bath
vaporous
variously
varnish
varsity sock
vary
vase
کلمات نزدیک
variety
variegation
variegated
varied landscapes
varied
variously
varnish
varsity
vary
vascular
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان