خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بافنده
[اسم]
weaver
/ˈwivər/
قابل شمارش
1
بافنده
نساج
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بافنده
نساج
1.Weavers have produced beautiful Persian rugs for several thousand years.
1. چندین هزار سال میشود که بافندهها، قالیچههای پارسی زیبا تولید میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
weave
weathervane
weatherproof
weatherman
weathering
weaver bird
weaving
web
web browser
web page
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان